پاييز 88
كوكودك روز اول مهر و مهدکودک فندق مهرشهر خیلی مهدکودک را دوست داشتی ولی بیشتر از ۳ روز نتونستی دوری از مامان را تحمل کنی و از اونجایی که بابا هم با مهد رفتنت موافق نبود بازم شدی مونس مامان و توی خونه موندی تولد بابايي با هم کیک خریدیم و رفتیم پیش دانیال چون عمه آرزو با عمو کاوه رفته بودن دبی و دانیال تنها بود و از دیدنت کلی ذوق کرد و خوشحال شد كوكودك ...